چگونه افراد موفق از پس افراد منفی برمی آیند؟

چگونه افراد موفق از پس افراد منفی برمی آیند؟

انسانهای منفی گرا عموما از منطق سر پیچی میکنند! در حقیقت این دسته از افراد متوجه جو منفی که در اطراف خود ایجاد میکنند، نیستند. از سویی دیگر رفتار این افراد، پیچیدگی های غیر ضروری، نزاع و از همه بدتر استرس ایجاد میکند.

مطالعات علمی نشان داده اند که قرار گرفتن در معرض استرس به مدت طولانی اثرات منفی به روی مغز و سیستم عصبی دارد. خصوصا این تحقیقات نشان داده اند که چند روز در معرض استرس مداوم قرار داشتن، به روی نورونهای (سلولهای عصبی) بخش هیپوکامپ (بخشی از مغز که مسئول حافظه و استدلال است) اثری مخرب دارد. یک هفته استرس مداوم، آسیب برگشت پذیر به دندریت نورونها میزند (دندریت نورون در حقیقت بخشی است که سلولهای عصبی ار آن برای ارتباط با یکدیگر استفاده میکنند) و یک ماه استرس مداوم، میتواند بشکل غیر قابل جبرانی، سلولهای عصبی را از بین ببرد.

استرس یک مانع موفقیت برای هر انسانی است. زمانی که استرس خارج از کنترل میشود، کارکرد و عملکرد مغز بطور چشمگیری دچار اشکال میشود.

بیشتر منابع استرس در محیط کار و زندگی به آسانی قابل شناسایی هستند. ولی به آسانی قابل پیشگیری نیستند. توانایی مدیریت احساسات و آرام ماندن در شرایط استرس زا، ارتباط مستقیم با عملکرد و بهره وری شما دارد. طبق تحقیقات TalentSmart که بروی یک میلیون فرد موفق انجام گرفت نشان داد که ۹۰ درصد این افراد از توانایی کنترل احساسات خود در شرایط استرس زا برخوردارند. در حقیقت ایندسته از افراد توانایی خنثی کردن اثر افراد منفی گرا را دارند.

ولی براستی سوال اساسی اینست که “چگونه افراد موفق از پس افراد منفی برمی آیند؟” در ادامه مقاله قصد دارم تا ۱۲ روش موثر و مهارت که این افراد در کنترل استرس و شرایط منفی از آن استفاده میکنند را تشریح کنم:

اول – افراد موفق برای شاکیان دائمی، محدوده مشخص میکنند!

اصولا افراد با ذهنیت و احساسات منفی، شاکیان دائمی هستند که جز اخبار بد، چیزی برای گفتن ندارند. معمولا این افراد برای جلب حس ترحم دیگران را با اخبار و احساسات منفی بمباران میکنند و پی برانگیختن حس ترحم و همدردی دیگرانند. اغلب انسانها هم برای اینکه بی ادب و بی عاطفه جلوه نکنند معمولا بناچار به سخنان آنها گوش فرا میدهند. ولی به خاطر داشته باشید، تفاوت بسیار باریکی بین گوش دادن و یا همدردی و وارد شدن به دنیای پر پیچ و خم و بی انتهای احساسات منفی وجود دارد!

موثرترین روش، ایجاد محدود است. اجازه بدهید با ذکر یک مثال موضوع را روشن کنم. در صورتیکه شخصی مرتبا در یک محیط بسته اقدام به کشیدن سیگار کند آیا شما تمام روز را با این شخص در آن محیط خواهید گذراند؟ این دقیقا روشی است که شما با افراد منفی باید در پیش بگیرید.

دوم – هرگز در مبارزه نمیمیرند!

افراد موفق بخوبی واقفند که زنده ماندن برای مبارزات آتی در زندگی چقدر اهمیت دارد. مخصوصا اگر طرف حساب آنها یک شخص منفی باشد. در حقیقت، احساسات کنترل نشده هر فردی بعنوان پاشنه آشیل وی عمل میکند و افراد موفق بخوبی از این راز باخبرند. اگر در برخورد با افراد منفی نتوانید احساسات خود را تحت کنترل درآورید، به منزله اینست که گور خود را کنده اید. همیشه به خاطر داشته باشید، برخورد با اینگونه افراد جز اتلاف انرژی و وقت ثمر دیگری ببار نخواهد آورد.

سوم – به سمت بالا در حال رشد هستند.

افراد منفی معمولا شما را تا مرز دیوانگی سوق میدهند زیرا هیچ منطقی را در رفتار و گفتار خود تعقیب نمیکنند! به خاطر داشته باشید که ارتباط با این افراد کاملا بی نتیجه خواهد بود چون به واقع اصلا نتیجه ای مد نظر نبوده است! هرگز خود را اسیر ایندسته از شرایط نکنید. هیج دلیلی وجود ندارد که شما خود را اسیر احساسات پوچ و هرج و مرج کنید!

چهارم – کاملا به احساسات خود واقفند.

حفظ حریم احساسی و عاطفی نیازمند آگاهی است. شما هرگز نمیتوانید یک شخص منفی را از فشردن دکمه های احساسی و فکری اتان منع کنید تا زمانی که متوجه نشده اید که اصولا این کار چه زمانی اتفاق میفتد. گاهی اوقات شما نیاز پیدا میکنید تا به انتخابهای دیگری دست بزنید و اصطلاحا گروه خود را عوض کنید، نترسید، دست به اقدام بزنید.

تصور کنید شخصی که دارای ثبات فکری و عقلی نیست، در خیابان به شما برخورد میکند و به شما میگوید که من انیشتن هستم! شما چه میکنید؟ احتمالا بدون هیچ واکنشی به راه خود ادامه خواهید داد. دقیقا شما باید این روال را در برخورد با شرایط فوق الذکر در پیش بگیرید. گاهی اوقات بهترین روش، لبخند زدن و به راه خود ادامه دادن است.

پنجم – مرزها را تعریف و ایجاد میکنند!

این مورد، موضوعی است که خیلی افراد در مورد آن کوتاه می آیند. اغلب افراد تصور میکنند که به صرف زندگی کردن با افراد، حتما باید درگیر هرج و مرج وابسته به آنها شوند. وقتی شما راه رشد خود را فرای افراد قرار میدهید در واقع به سلاحی مجهز میشوید که میتوانید رفتار و کنش افراد پیرامون خود را پیش بینی کنید و بخوبی تشخیص دهید که در چه زمانی و مکانی باید آنها را دخیل کنید و در چه مواردی نباید آنها دخیل باشند. مثال کار تیمی، مثال بسیار خوبی است. شما هرگز نیاز ندارید به حکم اینکه با یک شخص بروی یک پروژه واحد کار میکنید، در تعامل صد در صد و یک به یک باشید. بلکه ارتباط با سایر اعضای گروه نیز بسته به وظیفه محوله، وجود خواهد داشت.

شما باید بصورت آگاهانه یک محدوده برای خود ایجاد کنید. اگر اجازه بدهید که اتفاقات بشکل طبیعی خود، وارد حریم شما شوند، آنگاه خود را محصور و درگیر خواهید یافت و نتیجه آن جز هرج و مرج و استرس نیست.

ششم – به هیچکس اجازه نمیدهند تا شادی آنها را محدود کند.

وقتی احساس شادی و لذت خود را منوط به نظر و رضایت دیگران کردید دیگر حاکم مطلق شادی و لذت خود نیستید! افراد باهوش هرگز احساس رضایت و شادی خود را که در ازای انجام فعالیتی مثبت و سازنده بوجود آمده را با سخنان نیش دار دیگران تباه نمیکنند.

در اینکه همه انسانها نمیتوانند به نوعی احساسات و رفتار خود را در قبال نظرات سایرین، کاملا خاموش کنند، شکی نیست اما همیشه به خاطر داشته باشید هیچ دلیلی برای مقایسه خود با دیگران وجود ندارد. شما بعنوان یک انسان هوشمند میتوانید نظر دیگران را به عنوان دانه ای نمک از یک نمکدان در نظر بگیرید. در حقیقت ارزش وجودی شما از درون ایجاد میشود نه از نظرات دیگران مخصوصا افراد منفی گرا.

هفتم – افراد موفق، صرفا روی مشکلات تمرکز نمیکنند بلکه تمرکز اصلی آنها بروی راه حلهاست.

تمرکز به روی فقط مشکلات، استرس را بالا میبرد و در نتیجه عملکرد مغز و سیستم عصبی بشدت افت میکند. افراد موفق بخوبی این مسئله را درک کرده اند. یک فرد موفق پس از درک صحیح از مسئله یا مشکل، بصورت آگاهانه تمام تمرکز خود را برای یافتن راه حل، معطوف میکند. تمرکز برروی راه حلها، کارایی شخصی را بالا برده و از میزان استرس میکاهد.

وقتی با افراد منفی برخورد میکنید، بجای تمرکز بروی آنچه آنها انتقال میدهند به این فکر کنید که چگونه میتوانید راهی بیابید تا حضور و برخورد کمتری با ایندسته از افراد داشته باشید.

هشتم – میبخشند اما فراموش نمیکنند!

افراد موفق، به سرعت میبخشند ولی هرگز فراموش نمیکنند. در حقیقت، بخشش به معنای خروج از یک بحران و به حرکت ادامه دادن است ولی هرگز به این معنی نیست که فراموش کرده و مجددا شانس تکرار شرایط قبلی را به افراد منفی بدهند. این سبک برخورد و تفکر به مرور، سپری محکم برای این افراد ایجاد میکند تا در آینده از گزند آسیبهای مشابه در امان باشند.

نهم – صحبت درونی منفی خود را له میکنند!

گفتگوی منفی درونی، میزان انرژی و احساس منفی را بالا میبرد در نتیجه استرس تولید میکند. لذا افراد موفق هیچگاه به گفتگوهای منفی درونی خود اجازه جولان نمیدهند و آگاهانه آنها را له میکنند!

دهم – مصرف کافئین خود را محدود میکنند.

مصرف کافئین باعث آزاد شدن آدرنالین میشود. در حقیقت، آدرنالین منبع اصلی پاسخگویی به احساسات “بجنگ یا فرار کن” است و به نوعی فعال کننده مکانیزم زنده ماندن در انسان است. این مکانیزم در جای خود بسیار هم خوب است. فرض کنید که خرسی وحشی در حال تعقیب شماست و این مکانیزم به شما کمک میکند تا از مهلکه بگریزید اما این مکانیزم هنگامی که شما با یک همکار عصبانی در محل کار برخورد میکنید، خوب به نظر نمیرسد!

یازدهم – بقدر کافی استراحت میکنند.

خواب کافی رابطه مستقیمی با تقویت هوش هیجانی یا احساسی شما و عملکرد بهینه مغز و سیستم عصبی شما دارد. وقتی شما خوابید، مغز شما در حال شارژ شدن و دور انداختن تجربیات منفی که در طول روز جذب کرده اید، است. بی خوابی یکی از عوامل موثر در ایجاد استرس است حتی اگر اتفاقی نیفتاده باشد! یک خواب راحت شبانه میتواند شما را خلاق تر، شادتر و فعالتر کند تا در برخورد با شرایط یا افراد منفی گرا، عملکرد بهتری داشته باشید.

دوازدهم – سیستم پشتیبانی خود را استفاده میکنند!

تلاش در خنثی کردن هر مسئله منفی توسط خودتان به تنهایی یک تلاش بی اثر خواهد بود! افراد موفق در دایره اطرافیان و دوستان خود افرادی را دارند که در هنگام مواجه شدن با مسئله ای بغرنج با آنها مشورت کرده و ار آنها کمک میگیرند. سعی کنید این افراد را بیابید و آنها را در حلقه سیستم پشتیبانی خود قرار دهید.

تو پیشگامیت، میتونی سوالات رو بپرسی و هم میتونی مطلب منتشر کنی.

پیشگام پلاس   پرسش و پاسخ

ثبت یک نظر

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد. فیلدهای الزامی مشخص شده اند *

  ورود / ثبت نام با حساب گوگل